هنگامی که بیلگیتس سرانجام تصمیم به بازنشستگی و دل کندن از Microsoft و رفتن به سراغ امور خیریه گرفت، خیلیها تصور کردند شکوه امپراتوری مایکروسافت نیز پس از رفتن پدر معنوی، مغز متفکر، موسس و خلاصه همه کاره این غول نرمافزاری رو به زوال خواهد گذاشت و البته این تصمیم بیشتر از همه رقبای سرسخت این کمپانی را شادمان کرد – که مرحوم استیو جابز در صدرشان بود!
ولی وقتی در یکی از روزهای برفی دلگیر ژانویه سال 2000 اعضای ناامید هیئت مدیره سرشان را برگرداندند، با مشاهده مردی که هیکلش تمام چارچوب در را پر کرده بود، این امید را بازیافتند که این مرد قوی بنیه، از کیان و حشمت ابرسالار دنیای نرمافزارهای رایانهای، تمام قد حراست و دفاع خواهد کرد. چند سال بعد در راهروهای مایکروسافت دیگر کمتر کسی پیدا میشد که بگوید: اگر بیل بود…